کسی اینجا نیست فضای بلاگفا برای یچهای نسل من هم دیگر فراموش شده تنها اینجا قبرستان دل من است از درد ها میگوین از اینکه چقدر بی حس شده ام میدانی آنچه روزهایی سبب ناراحتی ام میشد اکنون حتی خنده ام میندازد گویی خدا در هر مرحله دار بدبختی بیشتر را روی من میگوشاید خداااا این ها کیستند ننگ به این میوند ننگ به روزی که تو را دیدم نفرین به خانواده ایی که خانواده نبودند و به تو که مرد نیستی

ترفندها حقه ها زیر و رو کشیدن ها و خود خواهی و دروغ و سیاست و تهمت و بار خود رابستن اینجا کجاست نمی دانم چطور شد که با این قوم و این نژاد برخورد کردم .چرا میدانم از حماقت خودم از ترس نا بجای خودم 

هر روز از زندگیم ترفندی جدید رو میکنن خون وجودم را ذره ذره میمکند با لبخند به رویم نگاه میکنند و هر روز نقشه ایی تازه میکشند دلم میخواهد فریاد بزنم به جایی فرار کنم و بروم از این ها خلاص شوم ولی راهی ندارم هیچ ...

انگار در مرداب گیر کرده ام هر چقدر خودم را پس میکشم آنها بیشتر نفوذ میکنند

و تو بزرگترین حماقت زندگیم آه از تو متنفرم که اینقدر پست و زبون بودی و مرا به این وضعیت متعفن دچار کردی 

تو گویا کبکی بودی سر در برف آه آه چطور میشود اینقدر کور بود و وقتی کسی از نور برایت میگفت باور نمیکردی اکنون که مرا به دورن گودال سیاه خودت بردی تازه حالا میفهمی 

من در آرامش زندگی خودم بودم چرا چرا مرا به این لحنزار کشاندی تو که خودت هم در گمراهی خود شاد بود از حماقت خودت ناآگاه و با ان زندگی بلاهت بار خودت را داشتی و به آن مقتخر بودی

من گام بزرگی بودم ولی چه آسان براداشته شدم توسط تو 

تو تو تو 

من بخاطر تو چه چیزها که تحمل نکرده و نمی کنم 

میدانی خنده دار بودنش در کجاست این که حتی تو را دوست ندارم

تنها وجدان و تعهد اخمقانم من را اینجا نگه داشته 

ننگ به تو و تمام نژاد و نسل تو که همگی با دورغ و نفرت و حماقت سرشته اید 

#من # زندگی#نفرت#دروغ#تعهد#خنده#تو#سیاست#خیانت#حسادت#نگون#بخت

بستگی دارد از زندان چه تعریفی کنیم

هیچ کس در این جهان آزاد نیست

ستگی دارد از زندان چه تعریفی کنیم هیچ کس در این جهان آزاد نیست

بعضیا!!!!!!!!!!!

به بعضی ها هم نباید چیزی گفت باید گذاشت توی دنیای احمقانه ایی که واسه خودشون ساختن بمونن!

نیمه متمرکز

سنجش امروز اطلاعیه داده که فردا نتایج کنکور نیمه متمرکز میاد

من دیگه حرفی ندارم

یک دقیقه سکوت بخاطر این اطلاع رسانی

واقعا که...

نه بیخیال همون یه دقیقه سکوت!!!!!!!!!ههههههه

زنده بودن بس است کاش میشد  زندگی کنیم

پاک!

کودکی به آسمان بارانی می نگریست و میگفت خدایا گریه نکن یک روز میاد ما آدم های خوبی میشیم!


درد بزرگ یعنی:

درد بزرگ یعنی اینکه توی شهر خودتون احساس غربت کنید,توی جمع دوستاتون احساس تنهایی,توی خانواده احساس پوچی ..

و درد هایی هم هست 

آنقدر بزرگ که با هیچ کلمه ایی توصیف نمی گردند

 و با هیچ حس نمی توان آن ها را مشبه ساخت !

 این درد ها هستند که و جودت را پر از بغض می کنن و در حسرت اشکی تو را می سوزانند!!!

مرگ

با سرعت تمام میدویدم تا دور شوم از تمام خاطرات از گذشته از آدم های گذشته اما افسوس که بعضی از آدم ها بعضی از خاطرات تا پای جان با تو ان حتی اگر مایل ها فاصله داشته باشی و روح ات را ذزه ذزه می بلعن آره مرگ زندگی همین ها هستند مرگ